
استراتژی بلندمدت فوررانر: در حالی که استارتاپها قبل از IPO متوقف میشوند، همه گزینهها روی میز هستند
تاریخ انتشار:
سیزده سال پیش، فوررانر ونچرز شروع به کمک به ورود به یک دوره جدید از استارتاپهای مصرفکننده کرد، از جمله واربین پارکر، بونوبوس و گلاسیه. هیچیک از این شرکتها از فرآیند IPO سنتی عبور نکردهاند. واربین پارکر از طریق یک وسیله خاص برای خرید عمومی شد. بونوبوس توسط والمارت خریداری شد. گلاسیه هنوز بهصورت خصوصی نگهداری میشود، به همراه بسیاری دیگر از برندهای طراحیمحور در سبد فوررانر.
این موضوع بهعنوان یک شکست محسوب نمیشود، بهگفته کیرستن گرین، بنیانگذار فوررانر. در چشمانداز امروز، تقریباً هر گزینهای بهجز IPO سنتی به یک هنجار جدید تبدیل شده است.
بهعنوان مثال، شرکتهایی مانند چایم در حوزه فینتک و اوورا که بهترتیب در سالهای 2012 و 2013 تأسیس شدند، نیز از پیشبینیهای اولیه فوررانر بودند و ارزشگذاریهایی بالای 5 میلیارد دلار را بهدست آوردهاند، که قدرت ماندگاری آنها را در بازارهای شلوغ ثابت میکند. اما در حالی که چایم بهطور محرمانه برای عمومی شدن ثبتنام کرده است، مدیرعامل اوورا گفته است که هیچ برنامه فوری برای IPO وجود ندارد.
در رویداد StrictlyVC در که اواخر هفته گذشته برگزار شد، گرین بهوضوح اعلام کرد که او مشکلی ندارد. وقتی از او پرسیده شد که آیا از اظهارات مکرر مدیرعامل اوورا، تام هال، مبنی بر اینکه این شرکت بهزودی برای IPO آماده نمیشود با وجود فروشهای قوی، ناراحت است یا نه، او این شرکت را "شرکت فوقالعادهای" توصیف کرد و افزود که "ما حتی به فکر فروش نیفتادهایم، زیرا ما برای رشد که در حال وقوع است اینجا هستیم."
او بهجای آن پیشنهاد کرد که سرمایهگذاران مدتها پیش به جهانی با تعداد کمتری از عرضههای عمومی سنتی عادت کردهاند، از جمله با تمایل بیشتر به بازار ثانویه که زمانی بازار ثانویه محسوب میشد تا نقدینگی و ریسک را مدیریت کنند.
گرین در مورد تیم فوررانر گفت: "ما در بازار ثانویه در حال خرید و فروش هستیم" و این تغییر را هم عملی و هم استراتژیک توصیف کرد. "شرکتها برای عمومی شدن مدت زیادی صبر میکنند. مدل سرمایهگذاری معمولاً دورههای 10 ساله دارد. اگر اکنون نیاز دارید که یک شرکت با ارزش چند میلیارد دلاری باشید تا [یک IPO موفق] برگزار کنید یا [در بازارهای عمومی] معامله شوید، رسیدن به آن زمان میبرد." بازار ثانویه "بهطور مداوم صنعت را به جلو میبرد" و به "مردم اجازه میدهد تا بازده و نقدینگی را آزاد کنند."
برای ناظران قدیمی صنعت، این یک تغییر قابل توجه است. در گذشته، شرکتها میتوانستند انتظار یک رویداد نقدینگی بزرگ را در چند سال داشته باشند: یک خریداری، یک عرضه اولیه کلاسیک در بازار سهام. با این حال، اتکای فزاینده به بازار ثانویه تنها پاسخی به بازارهای عمومی نیست که مقیاس را پاداش میدهند و به شرکتهای با عملکرد بالا توجه میکنند.

گرین هفته گذشته به یک مزیت عمده دیگر اشاره کرد و گفت که کشف قیمت زمانی که شرکتکنندگان بیشتری درگیر هستند، کارآمدتر است - حتی اگر در نهایت به معنای تخفیف برای یکی از معاملات او باشد.
بهعنوان مثال، گرین به چایم اشاره کرد، نئوبانکی که در دوران رونق فینتک به نام خانوادگی تبدیل شد. ارزشگذاری آن در سالهای اخیر بهطور وحشیانهای نوسان کرده است، از 25 میلیارد دلار در سال 2021 که آخرین دور اصلی تأمین مالی را از یک گروه کوچک از سرمایهگذاران خطرپذیر بست، تا ارزشگذاری گزارششده 6 میلیارد دلار در سال گذشته در بازار ثانویه که معمولاً شامل شرکتکنندگان بیشتری است. بهتازگی، این ارزشگذاری دوباره به 11 میلیارد دلار افزایش یافته است.
گرین گفت: "در مورد قیمتها، اگر به آن فکر کنید، دوری که انجام میشود، سری D، یک مذاکره بین شرکت و یک سرمایهگذار بود. با بازار ثانویه، شما افراد بیشتری در این ترکیب دارید، درست است؟ و سپس وقتی که [سرانجام] به بازارهای عمومی میروید، همه" قیمت را برای آنچه که بهعنوان ارزش یک شرکت درک میکنند، تعیین میکنند.
گرین میتواند کمی کمتر درگیر این ارزشگذاریهای بعدی باشد. در حالی که همیشه خوب است که با اعداد چشمگیر مرتبط باشید، استراتژی این شرکت برای ورود در مراحل اولیه به آن اجازه میدهد تا فضای بیشتری نسبت به سایر شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر داشته باشد. او گفت: "ما سعی میکنیم زود وارد شویم" و به چارچوب این شرکت برای شناسایی تغییرات عمده در رفتار مصرفکننده و جفتکردن آنها با مدلهای تجاری نوظهور اشاره کرد.
این در اوایل دهه 2010 به خوبی کار کرد، زمانی که برندهای DTC مانند بونوبوس و گلاسیه از موج موبایل-اجتماعی به موفقیتهای چشمگیر رسیدند. این بار نیز با بازیهای مبتنی بر اشتراک مانند یکی دیگر از شرکتهای فوررانر، The Farmer’s Dog، که غذای گورمت سگ میفروشد و بهگفته گزارشها هم سودآور است و هم 1 میلیارد دلار درآمد سالانه دارد، کار کرد. و این همان چیزی است که این شرکت اکنون روی آن شرطبندی میکند، با تمرکز بر تقاطع اختراع و فرهنگ، همانطور که گرین آن را توصیف میکند.
گرین خاطرنشان کرد که شرکتهای بزرگ به زمان برای توسعه نیاز دارند و نه همه مسیرهای رشد یکسان به نظر میرسند. سرمایهگذاری خطرپذیر، که زمانی برای خروجها مشتاق بود، در حال یادگیری صبر کردن و در صورت لزوم خلاق بودن است.