صدای بونوبوها ممکن است نزدیک‌ترین چیز به زبان حیوانات باشد که دیده‌ایم

صدای بونوبوها ممکن است نزدیک‌ترین چیز به زبان حیوانات باشد که دیده‌ایم

تاریخ انتشار:

صدای بونوبوها ممکن است نزدیک‌ترین چیز به زبان حیوانات باشد که دیده‌ایم

مقدمه

بونوبوها، میمون‌های بزرگ مرتبط با ما و شامپانزه‌ها که در جمهوری کنگو زندگی می‌کنند، با صداهای مختلفی همچون جیک‌جیک، هوهو، ناله، خرناس و سوت ارتباط برقرار می‌کنند. اکنون، تیمی از دانشمندان سوئیسی به رهبری ملیسا برت، انسان‌شناس تکاملی در دانشگاه زوریخ، کشف کرده‌اند که بونوبوها می‌توانند این صداهای پایه را به ساختارهای معنایی بزرگ‌تری ترکیب کنند. در این ارتباطات، معنا چیزی فراتر از مجموع صداهای فردی است—این ویژگی به عنوان ترکیب‌پذیری غیرمعمول شناخته می‌شود، که قبلاً تصور می‌کردیم مختص انسان‌هاست.

روش تحقیق

برای انجام این کار، برت و همکارانش یک پایگاه داده از ۷۰۰ صدای بونوبو ایجاد کردند و آن‌ها را با استفاده از روش‌هایی که از معنای توزیعی الهام گرفته شده است، رمزگشایی کردند. این روش، روشی است که ما در بازسازی زبان‌های گمشده‌ای مانند اترسک و رونگورونگو به آن تکیه کرده‌ایم. برای اولین بار، ما نگاهی به معنای صداهای بونوبوها در طبیعت داریم.

اهمیت زمینه

ایده کلیدی پشت معنای توزیعی این است که وقتی کلمات در زمینه‌های مشابه ظاهر می‌شوند، معمولاً معانی مشابهی دارند. برای رمزگشایی یک زبان ناشناخته، شما نیاز به جمع‌آوری یک مجموعه بزرگ از کلمات دارید و باید این کلمات را به وکتورها تبدیل کنید—نمایش‌های ریاضی که به شما اجازه می‌دهد آن‌ها را در یک فضای معنایی چندبعدی قرار دهید. دومین چیزی که نیاز دارید، داده‌های زمینه‌ای است که به شما می‌گوید این کلمات در چه شرایطی استفاده شده‌اند (که آن هم وکتوریزه می‌شود). وقتی وکتورهای کلمات خود را در این فضای چندبعدی بر روی وکتورهای زمینه‌ای نقشه‌برداری می‌کنید، معمولاً آنچه اتفاق می‌افتد این است که کلمات با معانی مشابه نزدیک به هم قرار می‌گیرند. برت و همکارانش می‌خواستند همین ترفند را بر روی صداهای بونوبوها اعمال کنند. این کار در نگاه اول ساده به نظر می‌رسید، اما در عمل به شدت دشوار بود.

جمع‌آوری داده‌ها

برت می‌گوید: "ما در یک کمپ در جنگل کار کردیم، ساعت ۳:۳۰ صبح بیدار می‌شدیم، یک یا دو ساعت پیاده‌روی می‌کردیم تا به لانه‌های بونوبو برسیم. در زمانی که آن‌ها بیدار می‌شدند، میکروفن خود را روشن می‌کردم تا هر چه بیشتر صداهای آن‌ها را جمع‌آوری کنم." هر صدای ضبط‌شده سپس باید با یک لیست بسیار طولانی از پارامترهای زمینه‌ای حاوی توضیحات مشخص شود. برت یک پرسشنامه پر از سوالاتی مانند: آیا گروه همسایه‌ای در اطراف است؟ آیا شکارچیانی در اطراف هستند؟ آیا صداکننده در حال تغذیه، استراحت یا نظافت است؟ آیا فرد دیگری به صداکننده نزدیک می‌شود و غیره داشت. برای هر یک از ۷۰۰ صدای ضبط‌شده، ۳۰۰ سوال باید پاسخ داده می‌شد.

دیکشنری بونوبوها

برت با تعیین معنای موقتی صداهای پایه شروع کرد: خرناس‌ها یا ناله‌های منفرد. خرناس‌ها در زمینه‌های مختلفی ظاهر می‌شدند، از جمله نظافت، تغذیه یا حرکت، و تیم آن‌ها را به عنوان تلاش برای جلب توجه دیگران تفسیر کرد، کمی شبیه به گفتن "به من نگاه کن". ناله‌ها به معنای "بیایید این کار را انجام دهیم" به عنوان یک دستور، در حالی که جیک‌جیک‌ها معنای بسیار مشابهی داشتند، اما بیشتر به عنوان یک پیشنهاد بودند—به این فکر کنید که "من دوست دارم...". بونوبوها همچنین از جیک‌جیک‌ها یا ناله‌ها زمانی که می‌خواستند دیگران به آن‌ها ملحق شوند، استفاده می‌کردند. هوهوهای پایین به معنای "من هیجان‌زده‌ام" ترجمه شدند، در حالی که هوهوهای بالا وجود و مکان صداکننده را در موقعیت‌های خطرناک نشان می‌دادند. سوت‌ها به معنای "بیایید با هم بمانیم" بودند.

ترکیب‌های مختلف

پس از مرتب‌سازی صداهای پایه، برت شروع به بررسی ترکیب‌های مختلف آن‌ها کرد. بونوبوها ناله‌ها و خرناس‌ها را به یک ساختار ترکیبی ساده ترکیب کردند که به معنای "بیایید آنچه را که من انجام می‌دهم، انجام دهیم" بود. این بیشتر زمانی استفاده می‌شد که گروه در حال ساختن لانه‌های شبانه—پلتفرم‌هایی که درختان بلند از شاخه‌های شکسته ساخته می‌شوند و گاهی با برگ‌ها پوشانده می‌شوند—بودند.

Two bonobos sit facing each other, against a lush, green backdrop.

با این حال، تیم همچنین نمونه‌هایی از ترکیب‌پذیری غیرمعمول را پیدا کرد، که اولین کشف از این نوع خارج از انسان‌ها بود.

ترکیب‌های غیرمعمول

اولین ترکیب غیرمعمول، هوهو بالا-هوهو پایین بود که به عنوان یک صدای اضطراری ترجمه شد. اما همچنین برای متوقف کردن رفتارهای نمایشی دیگر افراد—عملیات یا حرکات دراماتیک و اغراق‌آمیز که بونوبوها برای اثبات سلطه یا جلب توجه انجام می‌دهند—استفاده می‌شد. دومین ترکیب، یا جیک‌جیک یا ناله در معنای "ملحق شدن" بود که با هوهو بالا ترکیب می‌شد تا ساختاری برای هماهنگی با دیگران قبل از سفر ایجاد کند. در نهایت، جیک‌جیک "من دوست دارم" به دنبال سوت "بیایید با هم بمانیم" برای آغاز تعاملات رمانتیک‌تر که بونوبوها به آن مشهور هستند، استفاده می‌شد.

چالش‌های بیشتر

برت گفت که تیمش موفق به ضبط چند صدای دیگر شد، اما نتوانستند آن‌ها را در مطالعه خود استفاده کنند زیرا به اندازه کافی نادر بودند تا داده‌های زمینه‌ای معناداری جمع‌آوری نشود. با این حال، او انتظار دارد که ما چیزهای بیشتری در مورد ارتباطات بونوبوها یاد بگیریم.

حرکات و صداها

یکی از چیزهایی که تیم در مورد آن مطمئن نبود، این بود که آیا تنوع‌های دقیق‌تری از صداهایی که به طور تقریبی به عنوان خرناس، جیک‌جیک، ناله، هوهو و سوت دسته‌بندی شده‌اند، وجود دارد یا خیر. برت می‌گوید: "ممکن است تفاوت‌های صوتی ظریفی وجود داشته باشد که می‌تواند به معانی مختلف منجر شود، و ممکن است دیکشنری ما خیلی خشن باشد." یکی دیگر از چیزهایی که تیم در تحلیل خود گنجانده نشده، حرکاتی است که بونوبوها اغلب با صداهای خود همراه می‌کنند. برت افزود: "آن‌ها از حرکات زیادی استفاده می‌کنند و ممکن است از آن‌ها برای تصحیح یا تغییر کامل معنای صداهای خود استفاده کنند." اعمال همان روش‌شناسی اما با حرکات گنجانده شده، عالی خواهد بود. این قطعاً گام بعدی است که باید برداشته شود.

گام‌های آینده

اما او همچنین چند گام دیگر در ذهن دارد، و آن‌ها فراتر از بونوبوها هستند. تیم استدلال می‌کند که مهم‌ترین سهم کار آن‌ها، ایجاد یک روش‌شناسی برای رمزگشایی ارتباطات حیوانات است. برت می‌گوید: "اکنون که این ابزار خوب را برای بررسی ترکیب‌پذیری و معنا داریم، آنچه می‌خواهم انجام دهم این است که آن را به چندین گونه حیوانی اعمال کنم." شامپانزه‌ها، گیبون‌ها، گوریل‌ها و میمون‌ها در فهرست او قرار دارند. هدف این مطالعات آینده، ردیابی زمانی است که توانایی‌هایی مانند ترکیب‌پذیری غیرمعمول در تکامل پریماها شروع به ظهور کرد. برت می‌گوید: "شاید ما ترکیب‌پذیری را در پریماهای قدیم دنیا پیدا کنیم. شاید فقط در میمون‌های بزرگ وجود دارد. شاید این ویژگی همیشه وجود داشته است. اکنون واقعاً یک سوال باز است."

 

منبع:Ars Technica
در حال بارگذاری نظرات...
نظر شما:
0/800