
ما تعصبات تأیید خود را به موتورهای جستجو واگذار کردهایم
تاریخ انتشار:
جستجوی تأیید
افراد معمولاً در انتخاب اطلاعاتی که میپذیرند، بسیار گزینشی هستند و به دنبال منابعی میگردند که تعصبات آنها را تأیید کند، در حالی که منابعی که ممکن است باورهای آنها را به چالش بکشند، نادیده میگیرند. در تئوری، موتورهای جستجو میتوانند این وضعیت را تغییر دهند. با اولویت دادن به نتایج از منابع معتبر و باکیفیت، یک موتور جستجو میتواند اطمینان حاصل کند که افراد اطلاعات دقیقتری را بیشتر پیدا میکنند و این ممکن است آنها را به روزرسانی باورهایشان ترغیب کند.
اما به وضوح، این موضوع در سمت فناوری به خوبی پیش نرفته است، زیرا افراد به سرعت یاد گرفتند که چگونه الگوریتمهای استفاده شده توسط موتورهای جستجو را دور بزنند، به این معنی که صفحات وبی که برمیگردند، توسط افرادی ایجاد شدهاند که هیچ علاقهای به کیفیت یا اعتبار ندارند. اما یک مطالعه جدید نشان میدهد که این مفهوم در سمت انسانی نیز شکست میخورد، زیرا افراد تمایل دارند عبارات جستجویی را طراحی کنند که به اندازه کافی خاص باشند تا اطمینان حاصل کنند که نتایج جستجو به تقویت باورهای موجود آنها منجر میشود.
این مطالعه نشان داد که تغییر ناپیدای عبارات جستجو به چیزی عمومیتر میتواند به تغییر نظر افراد کمک کند.
تحقیقات جدید
این کار جدید توسط دو محقق، اوجینا لیونگ از دانشگاه تولین و اولگ اورمینسکی از دانشگاه شیکاگو انجام شده است. بخش عمدهای از مطالعه آنها بر روی یک سؤال ساده متمرکز است که افراد ممکن است به دنبال پاسخ آن در موتور جستجو باشند: آیا کافئین برای شما خوب است یا بد؟ اگر بخواهید در این مورد جستجو کنید، میتوانید بپرسید "تأثیرات بهداشتی کافئین چیست؟" که باید شما را به ترکیبی از مزایا و معایب هدایت کند. اما افراد همچنین میتوانند این سؤال را به صورت غیر خنثیتر بپرسند، مانند "آیا کافئین برای شما بد است؟" این جستجوهای خاصتر احتمالاً انتخابی از نتایج را به ارمغان میآورد که بیشتر متعصبانه است.
لیونگ و اورمینسکی برخی آزمایشها انجام دادند که نشان داد این احتمالاً یک مشکل واقعی است. با استفاده از برنامهریز Google Adwords، آنها برخی از رایجترین جستجوهایی که شامل کلمه "کافئین" بودند را استخراج کردند و دریافتند که بیش از یک چهارم آنها به طور باریکی متمرکز شده و احتمالاً بازتابی از طیف نمایندهای از اطلاعات در مورد اثرات این مولکول نیستند.
دادههای گوگل همچنین نشان میدهد که افراد تمایل دارند عبارات جستجویی را طراحی کنند که منعکسکننده تعصبات شناختی آنها باشد. "دادههای Google Trends نشان میدهد که هر چه سهم رأی جمهوریخواهان در یک ایالت بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که کاربران گوگل در آن ایالت به جستجوی 'Trump win' یا 'Trump won' بپردازند تا 'Biden win' یا 'Biden won'".
آزمایشات کنترلشده
با این در ذهن، آنها یک سری آزمایشات بزرگ طراحی کردند که به بررسی چگونگی بروز این تعصبات در آزمایشات کنترلشده میپرداخت. ما به جزئیات همه آنها نمیپردازیم، اما فرمت کلی کار این بود که از شرکتکنندگان خواسته میشد نظر خود را درباره یک موضوع، مانند اینکه آیا کافئین برای شما خوب یا بد است، بیان کنند. سپس از شرکتکنندگان خواسته میشد که برای اطلاعات بیشتر جستجو کنند و پس از آن، نظرات آنها در مورد موضوع دوباره بررسی میشد.
نتایج، هرچند همیشه چشمگیر نبودند، به طور مداوم در یک جهت اشاره داشتند: اگر یک شرکتکننده عبارات جستجوی باریک طراحی میکرد، احتمال بیشتری وجود داشت که آنها را به گونهای ساختاربندی کنند که اطلاعاتی را که تعصبات آنها را تأیید میکند، بازگرداند. یا به عبارتی دیگر، "شرکتکنندگان آزمایشی تمایل داشتند سؤالاتی را طرح کنند که اگر به درستی پاسخ داده میشد، فرضیه آنها را تأیید کند، نه اینکه آن را رد کند." و به طور غیرمنتظره، آنها احتمال بیشتری داشتند که به نظر اولیه خود بچسبند پس از اینکه فرصتی برای مرور نتایج آن جستجو، چه از گوگل و چه از GPT 3.5، داشتند.

موضوع واقعاً چندان مهم نبود. لیونگ و اورمینسکی فهرستی را آزمایش کردند که شامل مسائلی مانند تأثیر اجتماعی بیتکوین تا احتمال افزایش قیمت گاز در آینده بود. همه آنها الگوی مشابهی را نشان دادند. دوباره، این هرگز مطلق نبود—جستجوهای باریک تمایل داشتند 10 تا 25 درصد بیشتر از جستجوهای عمومی رایج باشند. فقط یک تمایل به تمرکز جستجوها به گونهای وجود داشت که احتمالاً باورهای موجود را تقویت کند. اما این تمایل به طرز شگفتانگیزی ثابت بود.
تغییر دینامیکها
بنابراین، محققان تصمیم گرفتند ببینند آیا میتوانند این روند را برعکس کنند.
سادهترین راه برای تغییر دینامیک این بود که نتایج بازگشتی از جستجو را تغییر دهند. بنابراین، محققان تعدادی آزمایش انجام دادند که در آن به همه شرکتکنندگان همان نتایج داده میشد، صرفنظر از عبارات جستجویی که استفاده کرده بودند. وقتی همه یکسان نتایج را دریافت میکنند، نظرات آنها پس از خواندن آنها تمایل دارد به یک سمت حرکت کند، که نشان میدهد نتایج جستجو میتواند به تغییر نظرات افراد کمک کند.
محققان همچنین سعی کردند به همه نتایج یک جستجوی عمومی و خنثی ارائه دهند، صرفنظر از عبارات وارد شده. این احتمال اینکه باورها در فرآیند فرموله کردن و اجرای یک جستجو باقی بمانند را تضعیف کرد. به عبارت دیگر، اجتناب از نوع جستجوهای متمرکز و متعصبانه به برخی از شرکتکنندگان اجازه داد تا اطلاعاتی را ببینند که میتواند نظر آنها را تغییر دهد.
با وجود تمام تعویضها، شرکتکنندگان همچنان نتایج جستجو را مرتبط ارزیابی کردند. بنابراین، ارائه نتایج جستجوی عمومیتر حتی زمانی که افراد به دنبال اطلاعات متمرکزتر بودند، به نظر نمیرسد که درک آنها از سرویس را آسیب بزند. در واقع، لیونگ و اورمینسکی دریافتند که نسخه هوش مصنوعی جستجوی بینگ سؤالات باریک را به سؤالات عمومیتر تغییر میدهد.
با این حال، ایجاد این نوع تغییر بدون خطر نخواهد بود. در بسیاری از حوزههای موضوعی، جستجو نباید دامنه وسیعی از اطلاعات را بازگرداند—جایی که جمعآوری دامنهای از ایدهها افراد را در معرض اطلاعات حاشیهای و نادرست قرار میدهد.
با این حال، آگاه بودن از اینکه چگونه میتوانیم از خدمات جستجو برای تقویت تعصبات خود استفاده کنیم، نمیتواند ضرری داشته باشد. بنابراین، به نقل از لیونگ و اورمینسکی، "زمانی که موتورهای جستجو نتایج جستجوی باریک از نظر جهتگیری را در پاسخ به عبارات جستجوی باریک از نظر جهتگیری کاربران ارائه میدهند، نتایج منعکسکننده باورهای موجود کاربران خواهد بود، به جای اینکه با ارائه دامنه وسیعی از اطلاعات مرتبط، به روزرسانی باورها را ترویج کند.