
میمونها یودلرهای بهتری از انسانها هستند، مطالعه نشان میدهد
تاریخ انتشار:
یودلینگ: یک هنر قدیمی انسانی
انسانها از قرن سیزدهم به نوعی یودلینگ پرداختهاند، زمانی که مارکوپولو در سفرهایش با راهبان تبت مواجه شد که از این تکنیک صوتی برای ارتباطات در فاصلههای دور استفاده میکردند. این تکنیک به سبک خاصی از آواز تبدیل شده است. اما آیا حیوانات نیز میتوانند یودل کنند؟ طبق مقالهای جدید که در Philosophical Transactions of the Royal Society B, Biological Sciences منتشر شده است، چندین گونه از میمونها که در جنگلهای بارانی آمریکای لاتین زندگی میکنند، در صداهای خود از "شکستهای صوتی" استفاده میکنند که به لحاظ صوتی به یودلینگ انسانی شباهت دارد—یعنی "یودلهای فوقالعاده" که دامنه فرکانس بسیار وسیعتری دارند.
بیوآکوستیک یودلینگ انسانی
سالها پیش، من درباره بیوآکوستیک یودلینگ انسانی برای New Scientist نوشتم. از بسیاری جهات، یودلینگ بسیار ساده است. این تنها شامل آواز خواندن یک نت طولانی است که تحت تغییرات سریع و تند در ارتفاع صدا قرار میگیرد. آناتومی منحصر به فرد مجرای صوتی انسان این امکان را فراهم میکند، به ویژه حنجره (جعبه صدا) که درست پشت سیب آدم قرار دارد. حنجره از غضروف و استخوان هیود تشکیل شده است که به همراه هم، تارهای صوتی را حمایت میکنند و این تارها به عضلاتی که در دو طرف حنجره قرار دارند، متصل هستند.
وقتی هوا از طریق نای عبور میکند، تارهای صوتی در فرکانسهای بین ۱۱۰ تا ۲۰۰ هرتز ارتعاش میکنند. ما توانایی انقباض عضلات را داریم تا شکل، موقعیت و تنش تارهای صوتی خود را تغییر دهیم و بدین ترتیب ارتفاع صدای تولید شده را تغییر دهیم. تارهای صوتی سفتتر منجر به ارتعاشات سریعتری میشوند که صداهای با ارتفاع بالاتر تولید میکنند.
یودلینگ در دنیای حیوانات
تحقیقات قبلی نشان دادهاند که تارهای صوتی انسان همان دو حالت اصلی ارتعاشی را دارند که یک گیتار دارد و خوانندگان انسانی در هنگام اجرا به هر دو حالت تکیه میکنند. به خوبی شناخته شده است که ما دو دامنه متمایز داریم: "صدای سر" و "صدای سینه". هنگام تغییر بین این دو دامنه، یک فاصله وجود دارد که خوانندگان آموزشدیده یاد میگیرند چگونه آن را هموار کنند. یودلرها به جای هموار کردن، آن فاصله را برجسته میکنند.
میمونها یودلر میبینند؟
اینگونه برای انسانها کار میکند، اما وقتی به سوال یودلینگ حیوانات میرسیم، بستگی به این دارد که یودلینگ را چگونه تعریف کنیم، طبق گفتههای بیوآکوستیکدان تکومسه فیتچ از دانشگاه وین در اتریش که نویسنده مشترک این مقاله اخیر است. صدای بسیاری از حیوانات از تغییرات ناگهانی و مکرر در ارتفاع صدا استفاده میکند (از جمله پرندگان) و یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ نشان داد که نهنگهای دنداندار میتوانند از طریق بینی خود برای اکو لوکیشن و ارتباطات، ثبتهای صوتی تولید کنند.
مطالعات چندانی درباره ثبتهای صوتی در پریماتهای غیرانسانی انجام نشده است، اما محققان به عنوان مثال دریافتهاند که صدای "کُو" میمون ماکاک ژاپنی مشابه صدای فالستوی انسانی است؛ جیغ میمون سایک مشابه ثبت "مدال" انسانی است؛ و میمون دیانا صداهای هشداردهندهای تولید میکند که مشابه "فری" صوتی در انسانها است.

نقش غشای صوتی در تولید صدا
مشخص شده است که پریماتهای غیرانسانی ویژگیای دارند که انسانها در طول تکامل از دست دادهاند: غشای صوتی بسیار نازک و سبک که درست بالای تارهای صوتی قرار دارد. دانشمندان به هدف این غشاها فکر کردهاند و یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ نتیجهگیری کرد که این غشا برای تولید صداها حیاتی است. نویسندگان مشترک این مقاله اخیر میخواستند فرضیه خود را آزمایش کنند که غشاها به عنوان یک نوسانساز اضافی عمل میکنند تا به این پریماتهای غیرانسانی اجازه دهند معادل ثبتهای صوتی انسانی را به دست آورند. این به نوبه خود به آنها این امکان را میدهد که در اصل دامنه وسیعتری از صداها را تولید کنند—شاید حتی یک یودل.
تیم تحقیقاتی بسیاری از گونهها را مطالعه کردند، از جمله میمونهای جغد سیاه و طلایی، کاپوشینهای پفدار، میمونهای سنجاب سیاهکلاه و میمونهای عنکبوتی پرو. آنها اسکنهای سیتی از حنجرههای خارج شده میمونها که در مرکز میمونهای ژاپن نگهداری میشدند، انجام دادند و همچنین دو حنجره خارج شده از میمونهای کاپوشین پفدار در دانشگاه کیوتو. آنها همچنین ضبطهای زندهای از صداهای میمونها در پناهگاه حیوانات لا سندا ورد در آند بولیوی انجام دادند و از EGG غیرتهاجمی برای نظارت بر ارتعاشات تارهای صوتی استفاده کردند.
نتایج و یافتهها
نتایج نشان داد که میمونهای دنیای جدید بزرگترین غشاهای صوتی پریمات را تکامل دادهاند که فرضیه را حمایت میکند که آنها نقش حیاتی در تولید صدا دارند، به ویژه شکستهای صوتی که به سرعت در فرکانس تغییر میکنند و این کار را با تغییر تولید صدا از تارهای صوتی به غشاهای صوتی خود انجام میدهند. این به طور فنی یک یودل است، اگرچه ممکن است به نظر نرسد که خیلی شبیه نسخه انسانی باشد (مقایسه با ضبط یک کاپوشین پفدار در بالا).
یودلهای "فوقالعاده" میمونها دارای پرشهای فرکانسی بودند که پنج برابر بزرگتر از تغییرات فرکانسی انسانی بودند و اغلب بیش از سه اکتاو را شامل میشدند. (یودلرهای انسانی به یک اکتاو محدود هستند.) در حالی که غشاهای صوتی میمونها به گسترش دامنه ارتفاع صدای آنها کمک میکند، معامله این است که ثبات ارتفاع صدا را از دست میدهند.
این نتایج نشان میدهد که چگونه میمونها از ویژگی تکاملیافتهای در حنجره خود—غشای صوتی—استفاده میکنند که اجازه میدهد دامنه وسیعتری از صداها تولید شود، از جمله این یودلهای فوقالعاده،" گفت نویسنده مشترک جیکوب دان، زیستشناس تکاملی در دانشگاه انگلیا راسکین در کمبریج، انگلستان. "این ممکن است به ویژه در پریماتها مهم باشد، که زندگی اجتماعی پیچیدهای دارند و نیاز به ارتباط در راههای مختلف دارند. به شدت محتمل است که این ویژگی برای غنیسازی مجموعه صداهای حیوانات تکامل یافته است و ممکن است برای تغییرات جلب توجه، تنوع صدا یا شناسایی خودشان استفاده شود."

