
هنک راجرز و روایت واقعی تتریس: «باید واقعیت را روشن کنم»
تاریخ انتشار:
روایت هنک راجرز از فیلم تتریس
وقتی هنک راجرز برای اولین بار فیلمنامه فیلم تتریس را خواند، شوکه شد. او به The Verge میگوید: «در این فیلم خیلی از هالیوود وجود داشت.» او ادامه میدهد: «این موضوع من را دیوانه کرد.» این فیلم عمدتاً به یک دوره حساس در زندگی راجرز میپردازد، زمانی که او به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد تا مسائل پیچیده حقوقی مربوط به تتریس را حل کند و آن را به پلتفرمهایی مانند گیم بوی بیاورد. در آنجا، او با خالق بازی، الکسی پاجیتنوف، ارتباط برقرار کرد و در نهایت دوستی مادامالعمر با او شکل داد و تتریس را به یک پدیده جهانی تبدیل کرد.
تجربهای شبیه به یک تریلر جاسوسی
فیلم این تجربه را به چیزی شبیه به یک تریلر جاسوسی با ریسک بالا تبدیل کرد — و در حالی که راجرز در نهایت از محصول نهایی خوشش آمد، آن تجربه اولیه او را به این سمت سوق داد که داستان آنچه واقعاً اتفاق افتاده را بگوید. او میگوید: «در حین خواندن فیلمنامه گفتم، ‘باید واقعیت را روشن کنم.’»
کتاب «بازی کامل»
این داستان اکنون در قالب کتابی به نام «بازی کامل» وجود دارد. در حالی که راجرز در ابتدا نشسته بود تا درباره وقایعی که در فیلم رخ داده بنویسد، به زودی متوجه شد که داستان بسیار بزرگتر از آن است. او توضیح میدهد: «من شروع به نوشتن کردم و کسی به آن نگاه کرد و گفت، ‘این میتواند یک کتاب باشد، فقط کافی نیست.’ من نمیخواستم آن بخش را بازنویسی کنم و به آن آب اضافه کنم، بنابراین قبل و بعد از آن را اضافه کردم. بنابراین این کتاب در مورد حرفه بازی من شد.»
زندگی اولیه هنک راجرز
کتاب «بازی کامل» با بررسی زندگی اولیه راجرز آغاز میشود، که از هلند به نیویورک و هاوایی سفر کرده و در نهایت به ژاپن میرسد، جایی که او نرمافزار Bullet-Proof را تأسیس کرد و RPG تأثیرگذاری به نام «آنیکس سیاه» را منتشر کرد. حتی قبل از اینکه کتاب به بخش تتریس برسد، پر از بینشهای جذاب درباره روزهای اولیه توسعه بازی است. راجرز از بسیاری از پیچیدگیها و ظرافتهای مربوط به تعامل با ناشران و تأمین مالی، همچنین انتشار و بازاریابی یک بازی در ژاپن، علیرغم عدم تسلط به زبان ژاپنی، صحبت میکند.
سفر به CES 1988
اما اوضاع واقعاً در CES در سال 1988 به اوج خود رسید، زمانی که او به لاسوگاس پرواز کرد تا به دنبال یک بازی جدید برای انتشار باشد و به طور تصادفی با یک بازی معمایی درباره بلوکهای در حال سقوط برخورد کرد. او میگوید: «من بلافاصله فهمیدم که چیزی خاص پیدا کردهام.» راجرز در کتابش مینویسد: «من با حس هدفمندی از نمایشگاه الکترونیک مصرفی خارج شدم. مصمم بودم که تتریس را در ژاپن منتشر کنم.» این کار البته دشوار بود، به ویژه به دلیل پیچیدگیهای قوانین حق تکثیر در اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان. راجرز خود را در حال سفر بین اتحاد جماهیر شوروی و ژاپن مییابد و با همه از مقامات ارشد نینتندو — از جمله طراح افسانهای شیگرومیاموتو — تا کارمندان ترسناک سازمانهای تجاری شوروی سر و کار دارد.
نوشتن از حافظه

راجرز به طور دقیق روایت میکند و میگوید که کتاب را کاملاً از حافظه نوشته است. او توضیح میدهد: «با این حال، من با دوستیام پاجیتنوف در مورد چند جزئیات چک کردم، که منجر به یکی از ویژگیهای جذاب کتاب شد. در نقاط مختلف، افکار پاجیتنوف در کتاب گنجانده شده است، جایی که او اغلب با راجرز در جزئیات کوچک، مانند اینکه چقدر تحت تأثیر نسخه فامیکام تتریس قرار گرفته بود یا کیفیت آسانسور ساختمان آپارتمانش، اختلاف نظر دارد.
تجربههای مشترک
راجرز توضیح میدهد: «الکسی نسخه خطی من را خواند و در حاشیه جایی که حافظهاش متفاوت بود، نوشت، بنابراین من تصمیم گرفتم آنها را نگهدارم و در کتاب قرار دهم.» او ادامه میدهد: «زمانهایی وجود دارد که حافظه من کمی مبهم است، اما آن زمان بسیار هیجانانگیز بود که تقریباً همه چیز را به خاطر دارم.»
کتاب «بازی کامل» و توسعه بازی
حتی اگر کتاب «بازی کامل» از هیجانهای هالیوودی فیلمنامهای که راجرز را به نوشتن ترغیب کرد، بیبهره باشد، اما خواندنی جذاب است، به ویژه اگر به داستانهای توسعه بازی علاقهمند باشید. و از آنجا که این داستان تمام دوران حرفهای راجرز را تا به امروز پوشش میدهد، که شامل تأسیس شرکت تتریس و آوردن بازی به تقریباً هر پلتفرم ممکن است، داستانهای زیادی درباره نقاط عطف در این رسانه وجود دارد، از راهاندازی گیم بوی تا روزهای نوپای بازیهای موبایل.
موفقیت تتریس
این داستان به ویژه قابل توجه است زیرا تتریس همچنان در حال شکوفایی است. علاوه بر فیلم و کتاب، راجرز همچنین به طور برجستهای در مستند قابل بازی Digital Eclipse به نام «تتریس ابدی» حضور داشت و این بازی هنوز هم به طور مکرر در جاهایی مانند برنامه موسیقی جدید نینتندو ظاهر میشود. راجرز عمدتاً از دنیای کسبوکار فاصله گرفته است، که اکنون توسط دخترش مایا اداره میشود. بنابراین حالا وقتی او میبیند که بازی در جایی غیرمنتظره ظاهر میشود، احساس متفاوتی به او دست میدهد. او میگوید: «این احساس موفقیت است. هر بار که تتریس در جایی ظاهر میشود یا یک قرارداد جدید به وجود میآید، اینگونه است که، ‘وای، او عالی عمل میکند.’»
نظر راجرز درباره فیلم
در مورد آن فیلم، راجرز وقتی واقعاً آن را دید، نظرش تغییر کرد و فیلم را «از نظر احساسی صحیح» توصیف کرد، حتی اگر تمام حقایق را درست بیان نکرده باشد. او میگوید: «بار اولی که آن را دیدم، به خاطر چیزهایی که هرگز واقعاً اتفاق نیفتاده بود، گریه کردم.»