
پس از خراب شدن باتری پیکسل ۴a من، گوگل هم مرا خراب کرد
تاریخ انتشار:
قانونی غیرقابل تغییر
این یک قانون غیرقابل تغییر در طبیعت است که وقتی ایمیل شرکتی با موضوعی مانند "تغییرات در حال آمدن به پیکسل ۴a شما" دریافت میکنید، تغییرات به نوعی نخواهد بود که شما دوست داشته باشید. در واقع، یک عنوان موضوعی صادقانهتر معمولاً این خواهد بود: "شما در حال حاضر در حال خراب شدن هستید."
تأثیر به روز رسانی
بنابراین وقتی که به خواندن این پیام ژانویه از گوگل ادامه دادم، تعجب نکردم که "بهروزرسانی نرمافزاری آینده برای پیکسل ۴a شما" بر "عملکرد کلی و ثبات باتری آن تأثیر خواهد گذاشت."
چگونه باتری من تحت تأثیر قرار میگیرد؟ منفی، البته. "این بهروزرسانی زمان کارکرد و عملکرد شارژ باتری شما را کاهش میدهد،" ایمیل گفت. "برای حل این مشکل، ما برخی گزینهها را برای بررسی ارائه میدهیم."
سرپرستان خیرخواه گوگل در حال کاهش قدرت باتری گوشی من بودند—احتمالاً به نفع "عدم انفجار آن در آتش،" هرچند این هرگز بهطور واضح بیان نشد—اما آنها مشکل را شناسایی کردند و قرار بود جبران کنند. این دقیقاً نحوهای است که این نوع موقعیتها باید مدیریت شوند.
گزینههای گوگل
گوگل سه گزینه ارائه داد: ۵۰ دلار پول نقد، ۱۰۰ دلار اعتبار برای فروشگاه آنلاین گوگل، یا تعویض رایگان باتری. به نظر میرسید که این عادلانه است. بله، عدم داشتن گوشی من برای یک یا دو هفته در حالی که آن را به گوگل ارسال میکردم میتوانست آزاردهنده باشد، اما حداقل شرکت بهطور مستقیم در حال کاهش آسیب بود که قرار بود به آن دچار شوم. در واقع، کاربران ممکن است در نهایت در وضعیت بهتری نسبت به قبل قرار بگیرند، با توجه به باتری جدید.
بنابراین من نسبت به این غول انحصاری احساس خوبی داشتم وقتی که تصمیم گرفتم ۵۰ دلار را انتخاب کنم. فکر من این بود که ۱) نمیخواهم گوشیام را برای چند هفته از دست بدهم، ۲) ممکن است بهروزرسانی آنقدرها هم بد نباشد، در این صورت من ۵۰ دلار جلو میافتم، و ۳) میتوانم همیشه پول را برای تعویض باتری صرف کنم اگر فرض شماره ۲ اشتباه از آب دربیاید.
ناپختگی جوانی!
من ۵۰ دلار "جبران" خود را از طریق یک فرم آنلاین انتخاب کردم و دو روز بعد، ایمیلی از بهارات از تیم پشتیبانی گوگل دریافت کردم.
بهارات میخواست بداند که من برای دریافت پول واجد شرایط هستم و به زودی در دستان من خواهد بود... به شرطی که یک کار کوچک و تقریباً جزئی انجام دهم: دادن نام، آدرس، شماره تلفن، شماره تأمین اجتماعی، تاریخ تولد و جزئیات حساب بانکیام به شرکتی که هرگز نامش را نشنیده بودم.
درباره آن ۵۰ دلار...
گوگل در واقع فقط ۵۰ دلار به من "ارسال" نمیکرد. من انتظار داشتم، زیرا مشکل مربوط به گوشیهای آنها و بهروزرسانی آنها بود، که راهحل نیاز به کمترین یا هیچ چیزی از من نداشته باشد. شاید یک چک یا کارت اعتباری پیشپرداخت به پست ارسال شود، یا یک پهپاد ممکن است یک اسکناس جدید را از آسمان تحویل دهد. من نمیدانستم و اهمیتی نمیدادم، تا زمانی که این مشکل من نباشد.
اما این مشکل من بود. برای دریافت پول نقد، باید یک حساب با چیزی به نام "پیونییر" ایجاد میکردم. این بهظاهر یک شرکت معتبر پرداخت است، اما من هرگز نام آن را نشنیده بودم و بسیاری از عملیات آن نامشخص است. به عنوان مثال، سه راه مختلف برای ثبت نام به من داده شد بسته به اینکه ۱) "قبلاً یک حساب پیونییر از گوگل دارم،" ۲) "حسابی ندارم،" یا ۳) "حساب پیونیری دارم که نه از طریق گوگل ارائه شده و نه فعال شده است."
وعدههای گوگل
و اگرچه گوگل وعده "هیچ هزینه تراکنشی" را داده بود، به نظر میرسید که پیونییر یک "هزینه سالانه حساب" به مبلغ ۲۹.۹۵ دلار دریافت میکند... اما فقط برای حسابهایی که در هر دوره ۱۲ ماهه متوالی کمتر از ۲,۰۰۰ دلار از طریق پیونییر دریافت میکنند.
آیا این هزینه به من تعلق میگیرد اگر از طریق پیشنهاد گوگل ثبت نام کنم؟ من به پشتیبانی پیونییر هدایت شدم با هر سوالی، اما FAQ شرکت درباره هزینه سالانه حساب چیزی نمیگوید.
برای من بسیار سادهتر بود که یک تخفیف صد دلاری اخیر برای یک ماشین لباسشویی دریافت کنم... و آنها به اطلاعات شماره تأمین اجتماعی یا حساب بانکی من نیازی نداشتند.
وضعیت نابسامان
مانند لاندو کالریسیان، متوجه شدم که این معامله هر روز بدتر میشود.
من برنامهریزی کرده بودم که به بهارات پاسخ دهم تا "جبران" خود را تغییر دهم، اما سپس متوجه شدم که در بندهای ریز نوشته شده: هیچ تغییری پس از انتخاب امکانپذیر نیست.
پس—هیچ پولی برای من. در مقیاس بحرانهای زندگی، از دست دادن ۵۰ دلار یک بحران جزئی است و من تصمیم گرفتم که به جلو بروم، با قلبی شاد و ذهنی روشن به جهان نگاه کنم، بدون اینکه توسط بسیاری از مزاحمتهای کوچک که سرپرستان فناوری پیشرفته ما به طور مداوم در مسیر قرار میدهند، حواس من پرت شود.
بهروزرسانی نرمافزاری
سپس بهروزرسانی نرمافزاری رسید.
وضعیت تخریب
وقتی گوگل گفت که بهروزرسانی جدید پیکسل ۴a "زمان کارکرد و عملکرد شارژ باتری شما را کاهش میدهد،" شوخی نمیکرد. در واقع، بهروزرسانی اساساً باتری را نابود کرد.
اگرچه گوشی من سه ساله بود، تا ژانویه امسال، باتری هنوز برای استفاده تمام روز مناسب بود. صفحه نمایش خوب بود، اندازه گوشی (کوچک) خوب بود، و دستگاه در تمام کارهای پایه: پیامک، ایمیل، مرور وب، و عکاسی به شدت سریع باقی مانده بود. من در تلاش بودم تا هم مصرفگرایی و هم زبالههای الکترونیکی خود را کاهش دهم، بنابراین برنامهریزی کرده بودم که دستگاه را حداقل برای یک سال دیگر نگهدارم. و حتی در آن زمان، این دستگاه میتوانست یک دستگاه دستدوم مناسب برای فرزندان کوچکم باشد.
اما پس از بهروزرسانی، گوشی در کمتر از دو ساعت تمام شارژ باتری را مصرف میکرد. میتوانستم یک برنامه پادکست ساده را باز کنم، یک قسمت را شروع کنم و ببینم که درصد باتری هر ۴۵ ثانیه کاهش مییابد. استفاده از گوشی تقریباً غیرممکن بود مگر اینکه در تمام اوقات نزدیک یک کابل شارژ بودید.
خلاصه وضعیت
برای خلاصه: گوشی من خراب شده بود، باید از چندین مانع عبور میکردم تا پولم را دریافت کنم، و نمیتوانستم "جبران" خود را تغییر دهم وقتی که متوجه شدم که برای من کار نمیکند.
در عرض سه روز، من از ۱) کمی عصبانی بودن از احتمال اینکه گوشیام بهطور از راه دور دستکاری شود به ۲) قبول اینکه گوگل (احتمالاً) این کار را برای ایمنی خودم انجام میدهد و متعهد به درست کردن اوضاع است به ۳) سرزنش گوگل برای خراب کردن دستگاه من و سپس استفاده از یک برنامه "جبران" جمعآوری دادههای خصمانه برای نشان دادن اینکه اهمیت میدهد. این احتمالاً تأثیری نبود که گوگل امیدوار بود در ذهن مردم وقتی بهروزرسانی پیکسل ۴a را منتشر کرد، باقی بگذارد.
قیمت پایین میتواند بسیار گران باشد
بهروزرسانی خود به نظر نمیرسد که بخشی از یک طرح برای جاسوسی از ما یا استخراج درآمد باشد، بلکه بیشتر برای حفظ ایمنی مردم است. این شرکت سعی کرد درد را با گزینههایی که از نظر ظاهری معقول به نظر میرسیدند، به ویژه با توجه به این واقعیت که باتریها به عنوان اشیاء مصرفی شناخته شدهاند که با گذشت زمان کاهش مییابند، جبران کند. و من سه سال خدمات خوب با ۴a داشتهام که به طور خاص گران نبود.
با این حال، من به طور کلی گوگل را برای این وضعیت سرزنش میکنم. عدم انعطافپذیری رویکرد، گزینههایی که برای سهولت استفاده در کشورهای خاص طراحی نشدهاند، پشتیبانی فنی برونسپاری شده—اینها همه نشانههای غولهای فناوری جهانی امروز هستند.
از منظر الگوریتمی، استفاده از کمترین تعداد انسانها بهینهتر است، با انتخاب راهحلهای فنی جهانی به جای گزینههای محلی بهتر، با انتخاب پشتیبانی ایمیل برونسپاری شده، با تلاش برای جلوگیری از تقلب (و زمان کارکنان) از طریق جلوگیری از تغییرات برنامه، با درخواست از کاربران برای عبور از موانع شما، با جمعآوری اطلاعات فوقحساس زیرا این کار را برای شما آسانتر میکند.
در حالی که این نوعی از منطق دارد، اما دریافت این نوع "کارایی" خوشایند نیست. وقتی همه چیز به خوبی پیش میرود، خوب است—اما هر زمان که مشکلی پیش بیاید یا سوالاتی مطرح شود، این نوع رویکردهای "کارآمد و مقیاسپذیر" معمولاً فقط به این معنی است که "شما در حال خراب شدن هستید."
در نهایت، گوگل حاضر است ۵۰ دلار به من پرداخت کند، اما این پول هزینههای خود را دارد. من حاضر نیستم با زمان خود یا با خطر اطلاعات مالیام پرداخت کنم، و به طور فزایندهای به شرکتهایی روی میآورم که تجربه بهتری ارائه میدهند، که بیشتر به حریم خصوصی دادهها اهمیت میدهند، که با اجزای با کیفیت بالاتر ساخته میشوند، و که به مشتریان به خوبی رسیدگی میکنند.
هیچ شرکتی کامل نیست، البته، و این رویکرد کمی بیشتر هزینه دارد، که با تمایل قوی من برای گرفتن یک معامله عالی بر روی همه چیز در تضاد است. من باید بار دیگر درس قدیمی را یاد بگیرم—همانطور که با این فاجعه پیکسل ۴a دوباره یاد میگیرم—که تجهیزات ارزان همیشه بهترین ارزش را در درازمدت ارائه نمیدهند.

