
بررسی بیامو M5 Touring 2025: قدرت بیشتر، وزن بسیار زیاد
تاریخ انتشار:
معرفی
زمانی که بیامو M5 اولیه را در سال 1984 به عموم مردم اروپا معرفی کرد، این خودروساز به طور مؤثری یک بخش جدید از خودروها را ایجاد کرد. با ترکیب مدل E28 5-Series که کاربردی و بهطور غیرمستقیم جذاب بود با موتور شش سیلندر مشتقشده از مسابقات بیامو M1، این خودروساز یک ماشین عملکردی "همهکاره" خلق کرد، خودرویی که میتوانست یک سدان لوکس و با سلیقه در یک لحظه و یک خودروی ورزشی جذاب در لحظه بعد باشد.
این مفهوم، توسعه نسلهای بعدی M5 و همچنین تمام سدانهای ورزشی دیگر را که در چهل سال گذشته با آن به رقابت پرداختهاند، هدایت کرده است. برای دههها، M5 معیاری بوده که همه خودروهای بزرگ و سریع چهار در را با آن میسنجند، اما پس از گذراندن یک هفته با M5 Touring نسل G99 جدید به قیمت 125,275 دلار، نمیتوانم از خودم نپرسم آیا این دوران در حال پایان است.
تغییرات اساسی
عوامل متعددی به این تغییرات عظیم کمک کردهاند. در حالی که دیگر خودروسازان به دنبال شبح M5 در پیست Nürburgring بودهاند، بیامو عمداً شروع به بازتعریف خودروهای بخش M خود به عنوان نماینده اوج برند کرده است، نه نماینده اوج عملکرد بیامو. این حرکت منجر به تولید مدلهایی مانند XM شده است، خودرویی که بهطور قطع قدرت زیادی زیر کاپوت دارد اما در نهایت اولویت را به سبک و طراحی میدهد.
و در حالی که بیامو با عطش بیپایان مشتریان برای قدرت بیشتر مواجه است، باید با مجموعهای از مقررات اروپایی که به دنبال کاهش همه چیز از آلایندگی تا سر و صدای جاده هستند، نیز مقابله کند. از دیدگاه مهندسی، این یک چالش بزرگ ایجاد میکند: چگونه میتوان سدان ورزشی جدید خود را از آخرین مدل توانمندتر و جذابتر کرد در حالی که همچنان به قانون پایبند باشید؟ برای بیامو، به نظر میرسد پاسخ در قالب مجموعهای وسیع از فناوریهاست که به شما این احساس را میدهد که تجربه رانندگی هیجانانگیزتر از آنچه که واقعاً هست، است.

قدرت و وزن
من نمیخواهم بگویم که M5 جدید یک خودروی بد است، یا حتی در اجرای مأموریت یک M5 بد عمل میکند. در برخی جنبهها، دلیلی برای جشن وجود دارد: برای اولین بار در تاریخ M5، مدل Touring به ایالات متحده آمده است تا با RS 6 Avant، واگن با عملکرد بالا از آئودی، رقابت کند. انتخاب مدل بلندتر نه تنها به شما یک M5 به مراتب زیباتر میدهد، بلکه ظرفیت بار آن را به 57.6 فوت مکعب (1,631 لیتر) با صندلیهای عقب خوابیده گسترش میدهد.
اما به نظر میرسد که جستجوی قدرت بیشتر در طول توسعه M5 جدید یک اولویت اصلی بوده است و بیشتر همیشه به معنای یک خودروی بهتر نیست.
به عنوان مثال، قدرت بیشتری نسبت به M5 قبلی در دسترس است. زیر کاپوت یک موتور V8 توئینتوربو 4.4 لیتری قرار دارد که 577 اسب بخار (430 کیلووات) و 553 پوند فوت (750 نیوتن متر) گشتاور تولید میکند و برای اولین بار در M5، این موتور با یک موتور الکتریکی سنکرون دائماً تحریکشده که در جعبهدنده هشت سرعته ادغام شده است، جفت شده است.

موتور الکتریکی میتواند به تنهایی تا 194 اسب بخار (145 کیلووات) و 207 پوند فوت (280 نیوتن متر) قدرت تولید کند و با یک باتری 14.8 کیلووات ساعتی در دسترس، میتواند حدود 25 مایل (40 کیلومتر) دامنه تمام الکتریکی ارائه دهد. در مجموع، سیستم قدرت هیبریدی M5 مجموعاً 717 اسب بخار (535 کیلووات) و 738 پوند فوت (1,000 نیوتن متر) گشتاور به هر چهار چرخ منتقل میکند.
اما در حالی که افزایش 100 اسب بخار (75 کیلووات) و 185 پوند فوت (250 نیوتن متر) نسبت به M5 Competition قبلی قابل توجه است، این افزایش به قیمت قابل توجهی برای وزن خالص M5 تمام میشود. اکنون با وزن تقریباً غیرقابل باوری برابر با 5,400 پوند (2,449 کیلوگرم)، M5 جدید تقریباً هزار پوند بیشتر از مدل قبلی وزن دارد و در واقع از همتای تمام الکتریکی خود، i5، سنگینتر است. این به معنای M5 با نسبت قدرت به وزن بدتر از پیشینیانش است، به همراه زمان رسمی 0 تا 60 مایل در ساعت که با وجود اینکه هنوز هم به شدت سریع است، در 3.4 ثانیه دو دهم ثانیه کندتر است.
سیستم هیبریدی به تنهایی مقصر وزن اضافی نیست. M5 جدید همچنین از نظر ابعاد بیش از چهار اینچ (101 میلیمتر) در طول و دو و نیم اینچ (63 میلیمتر) در عرض بزرگتر شده است. با گلگیرهای برآمده، ورودیهای هوای بزرگ و حالت پایینآمده، M5 حضور بصری قابل توجهی در جاده دارد، اما پشت فرمان، گاهی اوقات بیشتر شبیه به یک SUV کمارتفاع احساس میشود تا یک سدان ورزشی باریک.
داخل کابین

صندلیهای جلوی خاص M5، نورپردازی منحصر به فرد و یک فرمان با کف صاف و دکمههای M قرمز روشن حس ویژهای به کابین میدهند، اما نمایشگر لمسی 14.9 اینچی اطلاعاتی است که بیشتر توجه رانندگان را جلب میکند. همانطور که در دیگر مدلهای جدید بیامو دیدهایم، تنها مجموعه کوچکی از دکمههای لمسی، یک دکمه چرخشی و (به طرز شگفتانگیزی) یک دکمه ولوم در کنسول وسط باقی مانده است.
عملکردهای اساسی مانند تنظیم سرعت فن سیستم تهویه مطبوع نیاز به توجه شما از جاده دارد تا تنظیمات راحتی را در نمایشگر فراخوانی کنید و اگر جرات کنید به عمق بیشتری بروید تا چیزی دیگر را تنظیم کنید، با منویی شبیه به کشوی برنامهها مواجه میشوید که پر از نمادهای مبهم است که به ندرت شما را در اولین تلاش به جایی که میخواهید میرساند.
آیا من باید سفتی دمپر را با فشار دادن دکمه M Mode در کنسول وسط تغییر دهم یا در زیرمنوی درایوترین و شاسی در تنظیمات رانندگی است؟ پاسخ این است که هیچکدام. (در واقع، شما باید از دستورات صوتی عالی iDrive استفاده کنید تا دستان خود را روی فرمان نگه دارید و چشمانتان را روی جاده متمرکز کنید—اد.)
با تنظیمات مربوط به پاسخ پدال گاز، بازسازی ترمز، وزن فرمان، واکنش پدال ترمز، رفتار جعبهدنده، حالتهای سیستم چهارچرخ متحرک، حجم صدای شبیهسازی شده موتور و دیگر ویژگیهای مرتبط با عملکرد، میتوانید بهطور واقعی صدها ترکیب مختلف از تنظیمات خودرو ایجاد کنید، اما خوشبختانه، دکمههای M1 و M2 ذکر شده در فرمان راهی آسان برای فراخوانی یکی از دو تنظیمات مورد علاقه شما در حین حرکت فراهم میکنند. اما نگرانی بزرگتر این است که چگونه همه این تقویتها و بهبودها به نظر میرسد که تلاش میکنند نقاط ضعف تصمیمات طراحی بیامو را پنهان کنند اما در انجام این کار موفق نیستند.

بهبودهای شاسی
بهبودهای شاسی پیشنیاز یک خودروی M هستند و با یک تعلیق تطبیقی تنظیمشده برای M، تقویتهای ساختاری اضافی، دیسکهای ترمز بزرگ با کالیپرهای شش پیستونه در جلو، فرمان چهارچرخ و توزیع گشتاور که بهعنوان استاندارد در دسترس هستند، M5 قطعاً در این زمینه کم ندارد. با توجه به این موارد، انتظار میرود که یک مدل M کیفیت سواری سفتتری نسبت به نسخههای معمولی داشته باشد.
اما این خودرو نسبت به مدلهای قبلی M5، حتی در شرایط رانندگی عادی با دمپرها در حالت راحتترین تنظیم، میزان بیشتری از سختی را دارد که من نظریه میکنم به تنظیم تعلیق مورد نیاز برای کنترل حرکات بدنه و حفظ احساس ورزشی با وجود وزن مربوط میشود.
منظورم این نیست که این هنوز هم یک خودروی گرانقیمت از نوع بالاست. سرعتهای سه رقمی با یک فشار کوتاه بر روی پدال گاز قابل دسترسی هستند و با توجه به ارگونومی بهبود یافته نسل جدید 5-Series و صندلیهای ورزشی خاص مدل که هم راحت و هم پشتیبانیکننده هستند، M5 همچنان میتواند کیلومترهای بزرگراه را با بهترینها ببلعد. در مواقعی که هم موتور الکتریکی و هم V8 با هم کار میکنند، سیستم قدرت هیبریدی همچنین نوعی پاسخ فوری پدال گاز را ارائه میدهد که معمولاً مختص خودروهای الکتریکی است.
اما واقعیتهای فیزیک وقتی که جاده پیچ و خم میشود، دشوارتر میشوند. مهندسان بیامو شایسته تحسین زیادی هستند که خودرویی که تقریباً سه تن وزن دارد را به گونهای طراحی کردهاند که اینگونه رفتار کند، اما این خودرو هنوز هم تحت تأثیر وزن اضافی قرار دارد.
حتی زمانی که مجموعه تنظیماتی که انتخاب کردهاید نشان میدهد که آمادهاید از خط پیت در لاگونا سکا خارج شوید، فرمان همچنان فاقد بازخورد است، ضربههای میانی در پیچها اغلب منجر به نوسانات متعدد تعلیق میشود قبل از اینکه خودرو کاملاً تعادل خود را باز یابد و پدهای مجهز به ترمزهای کربن سرامیکی اختیاری به اندازهای داغ میشوند که بعد از چند دقیقه رانندگی در درهها بوی سوختگی میدهند. و با وجود اینکه بهبودها و تقویتهای مختلف M5 به شما اطمینان میدهند که این رانندگی پرشور به خوبی پیش میرود، M2 که شما در حال تعقیب آن هستید همچنان به دوردستها محو میشود.
نتیجهگیری
میتوان گفت که این مصالحهها در جستجوی بیشتر اجتنابناپذیر هستند و در این چشمانداز سریعاً در حال تحول خودروسازی، پیشرفت میتواند به روشهای مختلفی اندازهگیری شود. اما اگر شما از آن نوع علاقهمندان هستید که تجربه رانندگی را بیشتر از اعداد روی برگه مشخصات ارزش میگذارید، ممکن است واقعاً آرزو کنید که کمتر داشته باشید.